گفتم: چرا نزدی؟

ساخت وبلاگ
روی نیاز ما به خداستسیزده ساله بود. دوستانش برایم گفتند که وقتی نماز تمام شد و همه رفتند.  محمدرضا سر گذاشت به سجده ومدتی همان جور ماند. خشکش زده بود هر چه صبر کردند او سر از سجده بر نداشت یکی از بچه ها گفت خیال کردیم م گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 179 تاريخ : دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت: 20:06

تربیت دینی    بعضی مواقع می دیدند افراد تلفن می زنند و از احوال بچه سئوال می کنند و پرسند آیا غذایی خورده و خوابیده؟ حضرت امام می فرمودند: زیاد به فکر غذای بچه نباشید، بچه گرسنه نمی خوابد، او چیزی پیدا می کند گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 165 تاريخ : دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت: 20:06

شستشوئى کن و آنگه به خرابات خرام لازم میدانم برادران و خواهران عزیز را، مخصوصاً جوانها را توجه بدهم به اهمیت ماه رجب. از این مناسبتها و از این خصوصیاتِ مربوط به ایام و شهور نمیشود به‌آسانى صرفنظر کرد. بزرگان و اهل معنا و اهل  سلوک، گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 196 تاريخ : دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت: 20:06

دیگر دلم وسیع شده ، فکر دانه نیست  تا گریه هست دانه ما بی جوانه نیستتا روضه هست هیچ دلی بی بهانه نیستگر چه دلم گرفته از این روزهای سرداز آتش فراق دلم بی زبانه نیستآقا کبوترم کن و زیر پرت بگیردیگر دلم وسیع شده ، فکر دانه نیستهر جا که گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 177 تاريخ : دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت: 20:06